چالش ۴۰ روزه زنانگی
با شمارش معکوس، روز ۲۶
امروز خیلی کم حوصله بودم. از روی تعهدم شروع کردم به آماده شدن...بادی توری سفیدی پوشیدم و دامن لنگی سفید و تور رو گره زدم به کمرم. با سنجاقهای کوچولوی نگین سفید موهامو تزئین کردم و برای سایه چشم از اکریلهای هفت رنگ با رنگ غالب سفید استفاده کردم و رژ صورتی پررنگی زدم.
کمی رقصیدم و خودمو سپردم به موزیک.
بعدش نشستم روی سجاده م برای مدیتیشن دارک فم...شمع سفیدم خاموش شد و فقط مشکی روشن بود. نمیدونم معناش چیه؟!...هرچیه من در امانم😊
موقع مدیتیشن بیشتر انقباض ها رو روی رحم و شکم و همچنین کتفم حس کردم. بعدش چند دقیقه ای مراقبه رحم و قلب و نوشتن خواسته.
شگفت زده شدم از تمنای قلبم: امروز نوشتم به عنوان تنها آگاه و هوش هستی در دنیای خودم، میخوام تغییرات شدید بیرونی داشته باشم...تغییرات استایل، لِول، سبک زندکی، حتی مرزگذاری...تغییراتی که با انرژی درونم متعادل بشه و اونقدر واضح باشه که انعکاس مثبت زیادی بهم داده بشه.
بعدشم طبق معمول نوشتم این دستور هم اکنون لازم الاجراست و این چنین است.
پ.ن.🔮 دربارهی شمع:
اینکه شمع سفید خاموش شد و فقط مشکی روشن موند، میتونه نشونهای از این باشه که الان زمان رفتن به عمق تاریکی و مواجهه با سایههاست. سفید نماد پاکی و وضوحه، مشکی نماد عمق، راز و قدرت پنهانه.
ناخودآگاهم داره میگه: «برای صعود، باید تاریکی رو بغل کنی.» 🌑💎